بهترین ها برای قلب شما

 

اسفناج:

اسفناج منبع غنی از اسید فولیک، پتاسیم و فیبر است. بسته به وعده های غذایی شما، مصرف هر نوع

سبزی می تواند قلب شما را تقویت کند.

انواع توت:

زغال اخته، تمشک، توت فرنگی، توت سفید یا هر نوع دیگری از توت ها که شما بیشتر دوست دارید، حاوی

موادی هستند که ریسک ابتلا به سرطان و بیماریهای قلبی را در شما کاهش می دهند. شاه توت و ذغال اخته

به خصوص برای سلامتی رگها بسیار مفیدند.

سویا:

سویا کلسترول را پایین می آورد و از آنجایی که چربی اشباع شده کمی دارد، منبع بسیار خوبی برای پروتئین

در رژیم سلامت قلب است. برای مثال شیر سویا را می توانید به خوراک جو دو سر یا دانه کامل غلات اضافه

کنید. اما مراقب نمک موجود در سویای خود باشید. بعضی از فرآورده های سویا دارای سدیم اضافی

می باشد که می تواند برای فشار خون مضر باشد.

جودوسر:

صبح خود را با خوراک جودوسر شروع کنید. جودوسراز نظر امگا 3 و فیبر غنی است و د رکاهش کلسترول

نقش دارد.

بنشن:

عدس، نخود، لوبیا سفید و لوبیا قرمز منابع بسیار خوبی برای کلسیم، اسید چرب امگا 3 و فیبر هستند که

حتما باید جایگاهی در تغذیه شما داشته باشند.

گردو و بادام:

بادام و گردو نیز از نظر امگا 3 و چربی اشباع نشده غنی هستند. آنها بخصوص در افزایش فیبر رژیم های

غذایی نقش دارند. در واقع همانند زیتون منابع غنی از چربی سالم هستند.

روغن زیتون:

حاوی چربی اشباع نشده است و کلسترول مضر را در خون پایین می آورد و در نتیجه ریسک حمله قلبی

کاهش می یابد. سعی کنید از روغن زیتون خالص و کمتر فرآوری شده در آشپزی هایتان به جای کره استفاده

کنید.

دانه کتان:

این دانه از نظر فیبر، امگا 3 و اسیدهای چرب امگا 6 غنی هستند. از این ماده غذایی می توانید در کنار

غلات در صبحانه استفاده کنید.

آووکادو:

مقدار کمی آووکادو را به ساندویچ یا سالاد اسفناج خود اضافه کنید تا میزان چربی سالم در رژیم غذایی تان

افزایش یابد. آووکادو میزان کلسترول مضر را در خون پایین آورده و بر کلسترول مفید خون می افزاید.

                 منبع:  ماهنامه آموزشی و اطلاع رسانی کودک     شماره:  90 و 91    

راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس در کودکان

 

اعتماد به نفس بالا، نشانه قدرت دفاع کودک در مبارزه با مشکلات زندگی است.

اعتماد به نفس مجموعه اعتقادات و احساساتی است که نسبت به خود داریم. در حقیقت شکل گیری اعتماد

به نفس از دوران شیرخوارگی ( صفر تا دو سالگی ) آغاز می شود.

در این دوران کسب مهارتهای حرکتی – شناختی و موفقیت کودک در انجام بعضی فعالیتهای مربوط به خود

مانند توانایی راه رفتن، غذا خوردن و ... به رشد خودباوری و اعتماد به نفس کودک کمک موثری می نماید.

چند عامل در ایجاد عزت نفس مهم است:

احساس آنکه دیگران کودک را دوست دارند، احساس آرامش و امنیت و درک لیاقت و خبرگی در انجام

کارها، معمولا برای خبرگی در کاری نیاز به تمرین و ممارست است که این کارها زمان بر است. از طرف

دیگر باور کودک درباره خود بر مبنای تعاملات او با اطرافیان به خصوص در والدین در ابتدا شکل می گیرد.

به این دلیل است که رابطه صحیح والدین با کودکان کمک موثری بر تقویت خودباوری کودک می نماید.

اعتماد به نفس از تعریف دیگران ایجاد نمی شود، بلکه کودک باید از طریق سعی، اشتباه کردن و تلاش

دوباره مجدد اعتماد به نفس به دست بیاورد.  زیاده روری در تعریف و تمجید موثر است، تعریف بیش از

اندازه، انگیزه فرصت تلاش بیشتر را از کودک می گیرد.

شما باید به کودکتان فرصت ریسک و تجربه های جدید را بدهید، برایش موقعیت انتخاب ایجاد کنید و اجازه

بدهید خودش مشکلاتش را حل کند و در عین حال بتواند روی پشتیبانی شما نیز حساب کند.

خصوصیات کودک متکی به نفس:

با دیگران به راحتی ارتباط برقرار می کند و به آسانی دوست پیدا می کند. از فعالیتهای گروهی لذت می برد.

نسبت به خود و دنیای اطراف خود خوشبین است. از عقیده خود دفاع می کند. حتی اگر دیگران با او مخالفت

کنند.

شما با استفاده از روشهای مختلف می توانید اعتماد به نفس کودکان را تقویت کنید:

1. صبور و بردبار باشید:

مجبور نیستید که که با تمام کارهای کودکان موافقت کنید، اما سعی کنید که از آنها قدردانی کرده و ایده های

آن ها را تصدیق کنید. وقتی که کودکان متوجه شوند که دقیقا والدینشان به آن ها گوش می دهند، از

راهنمایی های آنها بیشتر استفاده می کنند. به کودکانتان اجازه دهید که در بر طرف کردن مشکلاتشان،

تصمیم گیرنده باشند. مسئله ای که بیشتر والدین با آن روبرو هستند این است که به غلط تمایل دارند خیلی

سریع فرزنداشان را از مخمصه نجات دهند.

کودکانی که والدینشان نسبت به خطاهای آن ها بیش از حد حساسیت نشان می دهند، ریسک پذیری کمتری

داشته و در نهایت اشتباه شان توسط دیگران سرزنش می شوند.

2. بی قید و شرط عشق بورزید:

اعتماد به نفس کودک وقتی شکوفا می شود که نوعی علاقه بی قید و شرط را ببیند، عشقی که می گوید :

دوستت دارم، هر که باشی و هر چه انجام دهی. وقتی کودکتان را صرفنظر از توانائیهایش، مشکلاتش،

اخلاقش، یا قدرتش می پذیرید، به او بیشترین کمک را می کنید. بنابراین، او را در عشق خود غرق کنید. او

را تا می توانید بغل کنید، ببوسید و به پشتش بزنید و فراموش نکنید به او بگویید که چقدر دوستش دارید.

وقتی مجبورید در موردی به او تذکر بدهید، به او بفهمانید تذکر شما در مورد رفتارش است و نه خودش.

3. توجه کنید:

وقتی را برای توجه کامل به کودک خود کنار بگذارید. این بسیار به احساس اعتماد به نفس کودک شما کمک

می کند چون به او این پیغام را می دهد که شما فکر می کنید او مهم و ارزشمند است. با او ارتباط چشمی

برقرار کنید تا معلوم باشد که واقعا دارید به چیزی که می گوید گوش می دهید.

4. محدودیت ها را یادش بدهید:

چند قانون منطقی برای کودک خود وضع کنید. مثلا، اگر به او می گویید که موقع دوچرخه سواری در خیابان

باید کلاه سرش بگذارد، اجازه ندهید بدون کلاهش به خانه دوستش برود.

اگر بداند که بعضی قوانین خانوادگی نقش روی سنگ شده اند، احساس امنیت بیشتری می کند و به زودی بر

طبق انتظارات شما زندگی خواهد کرد.

5. از ریسک کردن های سالم استقبال کنید:

کودکتان را به کشف چیزی ساده، مثل خوردن غذایی متفاوت، یافتن دوستان تازه، یا اسکیت سواری تشویق

کنید. به کودک خود اجازه تجربه های کم خطر را بدهید و در مقابل تقاضاهای او در دخالت خود مقاومت کنید.

پریدن وسط کار او و گفتن این که " خودم می کنم " او را وابسته بار می آورد و اعتماد به نفس او را کم

می کند.

6. اجازه بدهید اشتباه کند:

این ها درس های با ارزشی برای اعتماد به نفس کودکتان هستند. بنابراین اگر کودکتان با وقت تلف کردن در

اتاق خوابش از اتوبوس مدرسه جا مانده است، او را تشویق کنید که بیندیشد دفعه بعد چطور رفتار کند بهتر

است. به این ترتیب اعتماد به نفسش صدمه نمی بیند و خواهد فهمید که گاهی می شود اشتباه کرد. اگر

خودتان اشتباه کردید، به آن اعتراف کنید.

7. از اتفاقات مثبت تجلیل کنید:

همه تشویق پذیر هستند، بنابراین سعی کنید چیزهای خوبی را که کودکتان در روز انجام می دهد با صدای بلند

اعلام کنید. مثلا به پدرش بگویید : سجاد، امروز همه تکالیفش را سریع انجام داد. با این کار او را در

معرض تحسین خود و پاسخ دلگرم کننده ی پدرش قرار می دهید.

8. خوب گوش کنید:

اگر کودکتان نیاز به حرف زدن دارد، بایستید و به چیزی که برای گفتن دارد خوب گوش دهید. او نیاز دارد

احساس کند که افکارش، احساساتش، خواسته ها و نظراتش مهم هستند.

به او کمک کنید با نام گذاشتن روی احساساتش با آن ها راحت کنار بیاید.

با پذیرفتن احساساتش بدون قضاوت درباره آن ها، به احساسات او اعتبار می بخشید و نشان می دهید که

برای چیزی که می خواهد بگوید ارزش قائلید. اگر احساسات خود را با او در میان بگذارید مثلا بگویید: 

من نگران مامان بزرگم. خیلی مریضه. او هم در بیان احساسات خودش اعتماد به نفس پیدا می کند.

9. از مقایسه کردن اجتناب کنید:

نظراتی مثل چرا سعی نمی کنی مثل برادرت باشی؟ یا چرا مثل دوستت مودب نیستی؟

فقط کودکتان را به یاد مشکلاتش می اندازد و در او احساس خجالت، حسادت و رقابت را تشدید می کند. اگر

بگذارید کودکتان بداند که او را بخاطر منحصر به فرد بودنش تحسین می کنید، او هم ارزش بیشتری برای

خودش قائل می شود.

10. احساس همدردی کنید:

اگر کودکتان خودش را به شکلی ناخوشایند با خواهر برادرها یا همسالانش مقایسه می کند مثلا می گوید:

چرا نمی تونم مثل دوستم توپ پرت کنم، با او همدردی کنید و بعد روی یکی از توانایی هایش تاکید کنید. مثلا

بگویید: آره راست میگی دوستت توپ پرت کن خوبیه، تو هم خوب می دوی. این به کودکتان کمک می کند

متوجه شود که ما همه نقاط قوت و ضعفی داریم و لازم نیست که حتما بی عیب باشد تا احساس خوبی درباره

خود داشته باشد.

11. تشویق کنید:

هر کودکی نیاز به شکلی از حمایت از جانب عزیزانش دارد که پیغام می دهند: ما به تو ایمان داریم. ما تلاش

هایت را می بینیم. ادامه بده.

تشویق یعنی تشخیص دادن پیشرفت و نه فقط پاداش دادن به نتیجه ای. پس اگر کودکتان با مسئله ای ریاضی

دست و پنجه نرم می کند، به جای این که بگویی: نه اینطوری نیست. بگذار برات حلش کنم. بگویید:

خیلی داری تلاش می کنی. تقریبا به جواب رسیدی.

تشویق به رسمیت شناختن تلاش است.

12. ادب و نزاکت را به او یاد بدهید:

آخرین هدف پرورش دادن نظم و ترتیب است که کودک را حتی اگر در کنارش نباشید، مسئولیت پذیر بار

می آورد. مطمئن باشید هرگز با تهدید کردن و تحقیر کردن فرزندتان به نتیجه مطلوب نخواهید رسید.

                                                                                                      ادامه دارد ...

منبع: ماهنامه آموزشی و اطلاع رسانی کودک   شماره 90 و 91

نویسنده:  آیه سادات نیا

8 توصیه ساده اما کاربردی برای تقویت هوش کودکان

 

دکتر دیوید پرلموتر متخصص مغز و اعصاب معتقد است بین 0 تا 5 سالگی والدین این توانایی را دارند که هوش فرزندشان را بالا ببرند و حتی 30 نمره به آی کیو او بیفزایند. به گفته ایشان هوش بچه ها به دنبال تجربه و تمرین افزایش می یابد و در میان حواس پنجگانه یعنی بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی و بویایی می توانند سلولهای مغزی را تحریک کرده و به ساخت هزاران سیناپس یا راه های ارتباط سلولی مغزی بیانجامد که این امر خود باعث افزایش هوش کودک می شود. در این میان به طور حتم تغذیه در دوران بارداری و در کودکی، محیط، بازی ها، تلویزیون، رایانه و بازی های کامپیوتری نقش دارند

 رژیم غذایی مناسب انتخاب کنید

تغذیه متعادل و متناسب به طور حتم در رشد هوشی کودکان موثر است. البته مادرباید این تغذیه را از دوران بارداری آغاز کند و پس از تولد نیز لازم و ضروری است که نوزاد حداقل یک سال از شیر مادر تغذیه کند. تحقیقات نشان داده تغذیه با شیر مادر می تواند 7 نمره آی کیو کودکان را افزایش دهد. بعد از اتمام شیر دهی انتخاب رژیم غذایی غنی از پروتئین ( تخم مرغ، ماهی، گوشت قرمز، حبوبات...) می تواند باعث افزایش توجه و تمرکز و قدرت تفکر در کودکان شود. قندها نیز از جمله گروه های غذایی مورد نیاز مغز و سوخت اصلی مغز کودکان محسوب می شود. بهترین نوع قند، قندهای موجود در غلات و میوه ها هستند. در کنار این مواد، استفاده کافی و به اندازه از ویتامین ها و مواد معدنی اهمیت ویژه ای دارد. قندهای صنعتی و شکر بر خلاف باور عموم اثر منفی بر کارکرد مغز داشته و می تواند میزان توجه و توانایی تمرکز را در کودکان کاهش دهد

 با کودکانتان تعامل داشته باشید

کودکانی که والدین با آنها بازی نمی کنند و به اندازه کافی به آنها توجه ندارند از نظر مغزی رشد کمتری داشته و کودکانی افسرده اند در حالی که بازی با کودک و دخالت دادن او در امور می تواند تا حد زیادی باعث افزایش هوش کودک شود

 با کودکتان حرف بزنید، به او گوش دهید و برایش کتاب بخوانید

در صورتی که با کودکتان حرف بزنید و برایش کتاب بخوانید و از او بخواهید با شما حرف بزند زبان او را پرورش داده اید. البته اینکار به شرطی بر هوش کودک تاثیر می گذارد که از زبانی کودکانه بهره نگیرید و اشیاء، نسبت های خانوادگی، اعضای بدن و روزهای هفته را همانند یک فرد بزرگسال نام ببرید. اجازه بدهید دایره لغات کودکتان وسعت یابد. هر چه می توانید خواندن کتاب را سریعتر برای فرزندتان شروع کنید تا زبان را بهتر بیاموزد. کودکانی که والدین برای آنها کتاب می خوانند معمولا در آینده علاقه مفرطی به خواندن کتاب داشته و در دوران تحصیل و پس از آن در دوران بزرگسالی انسان هایی موفق تر و باهوش تری خواهند بود

 اجازه بدهید کودکتان بازی کند

وقتی کودکان بازی می کنند از توانایی های هوشی، اجتماعی، فیزیکی و احساسی خود به نحو احسنت کمک می گیرند. وقتی کودکی با سایربچه ها بازی می کند یاد می گیرد از ایده های آنها استفاده کرده و احساساتش را بروز دهد. بازی شما با کودکتان نیز همین تاثیر را در او خواهد داشت

 کودک را تشویق به ورزش کنید

ورزش و تمرینهای بدنی، جسم کودک را قوی و ذهن او را هوشیار می کند. در بدن کودکی که ورزش می کند هورمون رشد بیشتری ترشح شده و جریان خون به سمت مغز تندتر است و این امر باعث تولید سلولهای مغزی جدید و افزایش هوش می شود

 اجازه بدهید کودکتان شاهد فعالیتهای هوشی باشد

کودکان از بزرگسالان تقلید می کنند. کتاب بخوانید، کارهای خلاقانه انجام دهید و اجازه دهید فرزندتان از شما تقلید کند

 تماشای تلویزیون را محدود کنید

بازیهای کامپیوتری و تماشای تلویزیون و برنامه های آموزشی خوب است، اما میزان آن را محدود کنید. هرگز تلویزیون یا کامپیوتر را در اتاق کودکتان قرار ندهید. تحقیقات نشان داده، تماشای زیاد تلویزیون و بازی با رایانه می تواند اثر منفی بر هوش کودکان داشته باشد

 به او موسیقی بیاموزید

طبق بررسی های به عمل آمده گوش سپردن به موسیقی کلاسیک می تواند باعث تحریک حافظه، توجه، تمرکز، انگیزه و یادگیری کودک شود. در ضمن استرس را کاهش داده و این موضوع برای مغز بسیار مفید است. آموزش موسیقی به کودکان بالای 3 سال نیز تاثیر ویژه ای بر هوش آنها دارد. بهترین ابزار موسیقی برای آغاز آموزش پیانو است

منبع: ماهنامه نی نی

مترجم: سمیه مقصود علی

مهد کودک و کودکستان


نوع زبانی که هر کودک یاد می گیرد و چگونگی استفاده از آن به محیطی بستگی دارد که در آن زندگی

می کند. همین طور یک کودک طبیعی با توانایی بالقوه داشتن احساسات مختلف به دنیا می آید.

ولی نوع این احساسات، به تجارب محیطی او بستگی پیدا می کند.

در مهد کودک و کودکستان می توان جهت و میزان گسترش رشد کودکانی را که در آن تربیت می شوند

تعیین کرد. البته کودکستان جای خانواده را نمی گیرد ولی میتواند مکمل آن باشد. و آن هم در شرایطی

که در کودکستان بتواند نقش خود را به عنوان عامل موثر در رشد ذهنی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی

کودک ایفا کند.

کودکستان باید اهداف مشخصی را دنبال کند که جوابگوی نیازهای کودکان باشد. لازمه پیاده شدن این

اهداف وجود مربیان تربیت شده ایست که از تخصص و تجربه کافی برخوردار باشند. علاوه بر دوست

داشتن بچه ها از مسئولیت خود، آگاه بوده و چگونگی برخورد با کودکان را به خوبی بدانند.

و همچنین از مراحل مختلف رشد کودکان آگاه باشند و بتوانند بر اساس آن کودکان را هدایت کنند

و محیطی مناسب بر مبنای حفظ آزادی معقول و مشروط کودکان، شادمانی آنها و آموزش غیر مستقیم

در خلال بازی را فراهم کنند. کودکان از حدود سه سالگی نیازمند بازی با کودکان و دوستان همسن خود

هستند. کودک به محیطی نیاز دارد که بتواند در آن بدود و بازی کند و در خلال فعالیتها با پدیده های جهان

خلقت و روابط حاکم بر جهان و اجتماع و انسانها و محیط زندگی خود آشنا شود.

در کودکستان باید کنجکاویهای طبیعی کودک مورد توجه و ترغیب قرار گیرد. و برنامه های آن باید به

اندازه کافی قابلیت انعطاف داشته باشد. پس آنچه کودکان انجام می دهند و موقعیتهایی که برای آنها

فراهم می شود باید با خصوصیات سنی آنها هماهنگ باشد.

بازیهای گوناگون باید در مرکز برنامه کودکستان قرار گیرد و به عنوان مهمترین عامل رشد جسمانی،

اجتماعی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی تلقی شود. در یک کودکستان خوب مهارتها و تجارب کودک از طریق

بازی رشد می کند و شکل می گیرد و پشتوانه آن نیز وسایل و مواد گوناگون و مربی با تجربه است که

بازی را بهترین طریق یادگیری، به حساب می آورد.

بازی، تواناییهای کودک را بکار می اندازد و خلاقیت به همراه می آورد. بازی جزئی از زندگی کودک

و یکی از ضروریات مسلم رشد است و کودکان را برای زندگی بزرگسالی آماده می کند.

مربی به نوبه خود فعالیتهایی را برای بچه ها سازمان می دهد ولی بیشترین فعالیتها و بازیها باید بوسیله

خود بچه ها انتخاب شود. اگر مربی ارزش بازی را درک کند و روش آموزش را بداند، کنجکاویهای طبیعی

کودک را تشویق می کند و زمینه ای فراهم می کند تا آنها برای پرسشهای خود پاسخ مناسب را پیدا کنند.

به سوالات آنها با دقت و حوصله گوش می دهد و به آنها کمک می کند تا برای سوالات خود پاسخ مناسب

بیابند و به موقع پیشنهادهای سازنده خود را با مهارت به کودکان ارائه می نماید ولی به هیچوجه مداخله

نمی کند بلکه کودکان را کمک می کند تا خودشان رشد یابند، تجربه کنند و اجتماعی شوند. 

از کتاب:   کودکیاری     مولف: دکتر پروین کدیور 

قصه گویی و کتاب خوانی برای کودک

 

کودک دلباخته قصه و داستان است. اگر قصه ای چندین بار برای او تکرار شود بازهم با کمال علاقه

گوش می دهد و از آن لذت می برد. در انتخاب کتاب برای کودکان رعایت نکات زیر ضروری است:

اولا باید مطالبی انتخاب شود که با رشد کودک منطبق باشد. ثانیا تا زمانیکه کودک محیط را به خوبی

نشناخته و شدنی را از نا شدنی تشخیص نداده است نباید عوامل ترسناک را وارد کتابها و قصه های

کودکان کرد.

بتدریج با رشد قوه تخیل کودک، علاقه او به قصه های تخیلی و گاه جعلی افزایش پیدا می کند. در این

مرحله کودکان به خلق داستانهای عجیب و غریب می پردازند و گاهی قسمت عمده وقت خود را صرف

بیان حکایاتی در مورد ماجراهای خیالی می کنند. این قبیل داستانها در رشد قوه تخیل کودک تاثیر بسیار

دارد و نباید مربی در استفاده از آنها تردید داشته باشد. کتابهایی که قهرمانان آنها را حیوانات و کودکان

تشکیل می دهند و برای عموم کودکان مناسب است و مورد علاقه آنها می باشد. کتابهای کودکان نه تنها

باید جالب باشند، بلکه باید به طرز مطلوبی نیز ارائه شوند. کتابهای کودکان کودکستانی هم باید در مورد

موضوعات آشنا و روزمره باشد و هم بسیار ساده، صحیح و واضح و با رنگهای مشخص تهیه شده باشد.

قصه و داستان باید بسیار آرام بیان شود تا کودکان در درک مطالب آن دچار اشکال نشوند. هنگام قصه

خوانی برای کودکان باید توجه داشت که کودکان هنوز در جریان یادگیری زبان هستند و سرعت ادراک

آنها از کلمات و جملات به مراتب ضعیف تر از بزرگسالان است.

 از کتاب:  کودکیاری       مولف:  دکتر پروین کدیور

حدیث

 

حضرت علی (ع) فرمودند:

پندی که زبان گفتار از آن خاموش و زبان کردار بدان گویا باشد هیچ گوشی آن را بیرون نمی افکند

و هیچ نفعی با آن برابری نخواهد کرد.

                                                                                          غررالحکم

 

حدیث

 

امام باقر (ع) می فرماید که امام سجاد (ع) به فرزندان خود نصیحت می کرد و می فرمود:

از دروغ کوچک و بزرگ، جدی یا شوخی، پرهیز نمایید و پیرامون آن نگردید، زیرا آدمی وقتی

دروغ کوچک گفت، جرات می کند دروغ بزرگ بگوید.

                                                                                  وسائل  جلد 3 ص 232

 

نقش و اهمیت بازی

 

 نقش بازی و اهمیت کتاب و قصه در رشد همه جانبه کودکان سه تا شش ساله

نقش و اهمیت بازی

کودک جز بازی کاری ندارد و از همین طریق است که یادگیری و آشنایی با دنیای خارج برای او

فراهم می شود. بازی، کودک را برای زندگی بزرگسالی آماده می کند و به او نحوه زندگی در

جامعه را می آموزاند.

بازی، قوای عقلانی کودک را بکار می اندازد و باعث رشد خلاقیت در او می شود.

بازی، عواطف و احساسات کودک را بیدار ساخته و او را بسوی زندگی اجتماعی و قبول مسئولیتها

رهنمون می شود. کودک در موقع بازی تمام تواناییهای خود را بکار می گیرد و با انطباق این

تواناییها با محیطی که در آن زندگی می کند، موقعیت خود را در می یابد.

اگر کودکی را در موقع بازی مشاهده کنیم، خواهیم دید که چگونه امکان استفاده از وسایل مختلف را

آزمایش می کند و یا از ترکیب آنها با هم، موارد استفاده جدیدی را برای آنها پیدا می کند. کودکی که قطعات

مکعب شکل را سر هم می کند، خانه می سازد و خراب می کند، قطار درست می کند و یا با قطعه چوبی

اسب سواری می کند، برای شناختن محیط و کسب اطلاعاتی درباره آن سخت مشغول کار است.

کودک از طریق بازی کردن به بیان احساسات خود می پردازد و از این طریق ترسها و نگرانیهای خود را

ابراز می کند و گاه بسیاری از مسائل خود را حل می کند. کودکان خردسال در حضور والدین خود بهتر و

بیشتر بازی می کنند. اما والدین باید دقت داشته باشند که در بازیهای کودک دخالت نکنند و به اجبار

روش صحیح بازی کردن را به او تحمیل ننمایند. باید به کودک اجازه داد که به روش خود بازی کند

تا اگر در مواردی سوالاتی مطرح کرد و یا تقاضای کمکی نمود، پدر و مادر به او کمک کنند.

اهمیت بازی در رشد اجتماعی و عاطفی کودک

علاوه بر اینکه کودک در موقع بازی نیروهای جسمانی و عقلانی خود را بکار می گیرد و مهارتهای

مختلفی را می آموزد، در بازی با سایر بچه ها، چگونگی ایجاد ارتباط با آنها را فرا می گیرد و دیگران را

بیشتر می شناسد و از خود نیز شناخت بهتری پیدا میکند.

در بازیهای گروهی، کودکان راه و رسم زندگی با دیگران را می آموزند و تجارب جدیدی کسب می کنند.

این بازیها نه تنها در رشد شخصیت کودک موثر است، بلکه از طریق آنها می توان به رشد عاطفی

و اجتماعی کودک نیز پی برد و برای مشکلات وی چاره ای اندیشد.

کودک از طریق بازیهای گروهی یاد می گیرد که چگونه در استفاده از وسایل بازی با دیگران سهیم

شود و از این طریق حس تعاون و احترام به دیگران را در خود رشد دهد. کودک در این بازیها چگونگی

رعایت مقررات را نیز از طریق فرمانبرداری از مقررات وضع شده فرا می گیرد.

در بازیهای نمایشی کودک نقشهای مختلفی را به عهده می گیرد و از طریق آنها شخصیت خود را

آشکار می سازد. و بتدریج به تواناییها و علایق خود پی می برد. کودک از طریق بازیهای نمایشی نقش

واقعی خود را پیدا می کند و با بازیهایی جون لباس پوشاندن به عروسک، غذا پختن، بچه داری کردن،

رنگ آمیزی عکس ها، خرید کردن، جواب دادن به تلفن، تذکر نکات انضباطی به بچه ها، لباس پوشیدن و

دعوت کردن دوستان و پذیرایی از آنها و پیش دکتر رفتن به تمرین نقش خود در بزرگسالی می پردازد.

از کتاب:   کودکیاری      مولف:   دکتر پروین کدیور  

رشد عاطفی کودک از تولد تا سه سالگی

 

اگر نیازهای کودک به موقع ارضاء شود، والدین عواطف واقعی خود را به کودک نشان بدهند

و کودک دریابد که صمیمانه دوستش دارند و از او حمایت می کنند، احساس امنیت، آرامش و

اطمینان پیدا می کند. و اگر بر عکس، توجه به کودک ناکافی، ناپایدار و یا منفی باشد کودک

احساس ترس و شک می کند.

حضور مادر، عامل عمده ای در احساس امنیت کودک است. توجه کافی و ابراز عواطف واقعی،

اصیل و پایدار باعث می شود که کودک دنیا را امن و قابل اطمینان بیابد. ولی باید برای کودک

تدریجا فرصتهایی فراهم کرد که کودک به روش خود و با توجه به رشد و تواناییهای خویش،

مهارتی را فرا گیرد و با مسائل خود به طور نسبی دست و پنجه نرم کند. به این ترتیب کودک

به مرور احساس استقلال و اعتماد به نفس می کند. ولی حمایت بیش از حد و یا عدم حمایت،

موجب می شود که کودک به توانائیهای خود شک کند و اعتماد لازم را نسبت به خود بدست نیاورد

و نتواند امکانات و تواناییهای خود را بشناسد.

رشد گویایی:

توانایی سخن گفتن به تحریکات محیطی و انگیزه های مناسب نیاز دارد. اطرافیان کودک باید او را

یاری دهند که مرحله گریه و زاری را پشت سر بگذارد و سخن گفتن را آغاز کند.

نکته ای که باید در صحبت با کودکان مورد توجه باشد اینست که اولا جملات باید ساده و کوتاه

و رسا باشد. و ثانیا، درست ادا شود. ابتدا باید تمرین را با جملات ساده و با استفاده از کلمات

و اسامی که بیشتر از همه کودک با آنها سر و کار دارد شروع کرد.

مادر می تواند نقش بسیار عمده ای در رشد گویایی و گسترش آن داشته باشد. مادر از تمام اوقاتی

که با کودک است باید استفاده کند و با او مرتب حرف بزند. موقع حمام کردن، غذا دادن،

عوض کردن کهنه ها و لباسها و خلاصه هر چه ممکن است برای کودک از در و دیوار حرف بزند.

فراهم کردن موقعیتهایی که کودک بتواند با بچه های دیگر ارتباط برقرار کند و بازی کند در رشد

گویایی او بسیار موثر است. احساس نیاز به صحبت کردن او را تشویق می کند که از لغات جدید

در مکالمات خود استفاده کند. کودکان قصه ها، سرودها و کتابهای مصور را دوست دارند، مربیان

می توانند از این فرصت استفاده کرده به گسترش زبان کودک کمک کنند.

از کتاب:  کودکیاری      مولف:  دکتر پروین کدیور

اهمیت بازی و اسباب بازی در سالهای اول زندگی

 

اسباب بازیهای کودک را طوری انتخاب کنید که حواس او را هر چه بیشتر بکار بیندازد

مانند اسباب بازیهایی که خود کودک بتواند آنها را بسازد و خراب کند زیرا از طریق ساختن است

 که کودک به توانائیهای خود پی برده و از آن لذت می برد. کودک دو ساله بیشتر دوست دارد تنها

 بازی کند، ولی کم کم به تماشای بازی بچه های دیگر علاقمند می شود. البته فراهم کردن

موقعیتهایی که کودک بتواند با بچه های دیگر همبازی شود بسیار اهمیت دارد و باعث می شود

 که کودک زودتر از بازی با دیگران لذت ببرد. بچه ها در این سن بازی با آب و دست و پا زدن در آن

را دوست دارند. مادر می تواند از این موقعیت برای حمام کردن کودک استفاده کند

هیچگاه بچه ها را به اجبار و خشونت به سکوت و یکجا نشستن امر نکنید زیرا حرکت طبیعت کودک

 و لازمه رشد او است. اگر جلوی بازی بچه را بگیریم، بد خلق شده، شروع به جیغ زدن و کتک کاری

 می کند و سعی می نماید خود را از قید و بندی که به اجبار برایش فراهم شده رها کند. کودک با بازی

 زندگی می کند، از بازی لذت می برد و ضمن آن مهارتهای جدیدی کسب می کند. علاوه بر رشد

اتکاء به نفس و آشنایی با محیط ، کودک از طریق بازی حدود تواناییهای خود را می شناسد و سعی

در رفع کمبودهای خویش می کند. او اشیاء را با هم مقایسه کرده و اختلافات و تشابهات آنها را

 در می یابد و سعی می کند موارد استفاده از آنها را پیدا نماید

  از کتاب:  کودکیاری

مولف:  دکتر پروین کدیور

حدیث

 

غیر از کردار نیک، چیزی یار انسان نیست.

                                    حضرت علی (ع)